یکی دو سالی میشود که موضوع مهارت آموزی و
لزوم افزایش سطح آمادگیهای تخصصی و مهارت شغلی جوانان برای ورود به بازار
کار مطرح شده و کارشناسان و مقامات دولتی معتقدند آموزشهای تئوریک
دانشگاهی برای ورود به بازار فعلی کار کشور کافی نیست و افراد باید
توانمندیهای جدیدی داشته باشند.
هرچند
این موضوع مخالفینی هم دارد و برخی معتقدند که دولتها با طرح این مسئله
که چون کارجویان مهارت ندارند بیکار مانده اند سعی در پوشاندن کم کاریها و
ضعفهای خود دارند، اما به صورت کلی شرایط جدید فعالیت در اقتصاد ایران میطلبد تا افراد تنها به مباحث تئوریک دانشگاهها و مدارس بسنده نکرده و خود
را به سایر علوم روز نیز مجهز نمایند.
به
دلیل بالا بودن درصد جمعیت جوان کشور در پی جهش تولدها در دهه ۶۰، امروز
بازار کار کشور با پیک تقاضا برای کار مواجه بوده و طبق برآوردهای صورت
گرفته، این روند ترافیک تقاضا برای کار تا سالهای آینده نیز در اقتصاد
ایران باقی خواهد ماند؛ بنابراین افرادی شانش بهتری برای اشتغال دارند که
بتوانند علاوه بر مدارک دانشگاهی، تخصصها و توانمندیهای دیگری را هم
داشته باشند.
دیگر تنها مدرک کافی نیست
حال
که سیستم آموزشی کشور در دهههای گذشته به روش تئوریک و بدون توجه به
تامین نیاز بازار کار نسبت به تعلیم و تربیت نیروی کار اقدام کرده و میکند، این خود افراد هستند که باید داشتههای خود برای ورود به بازار کار
بیشتر کنند. البته اخیرا برخی زمزمهها درباره احتمال تغییرات و جراحی
اساسی در نظام آموزشی کشور مطرح شده که در صورت اعمال آن، دستکم در سالهای نه چندان دور افراد توانمندتری برای پذیرش تصدیهای شغلی راهی بازار کار
کشور خواهند شد.
کارشناسان میگویند
جوانان باید به این موضوع توجه داشته باشند که امروز دیگر مدرک کارشناسی و
ارشد در رشتههای مختلف برای کارفرمایان جذابیتی ندارد و آنها باید خود را
به تخصصهای دیگری هم تجهیز نمایند. ترویج این دیدگاه در سالهای اخیر و در
واقع ایجاد نوعی اجبار برای کارجویان واقعی باعث شده تا افراد گرایشهای بیشتری به یادگیری مهارتهای شغلی داشته باشند و رفته رفته اهمیت کسب تجربه
برای شغل یابی بیشتر خواهد شد.
شاید
وقت آن رسیده باشد که نظام آموزشی کشور آسیب شناسی جدیتری نسبت به اینکه
چرا قریب به اتفاق دارندگان مدارک دانشگاهی کشور در ورود به بازار کار با
چالشهای اساسی مواجه میشوند داشته باشد. نمیتوان به صورت مطلق گفت که
اینها تنها مسائل کارجویان است و خودشان هستند که باعث میشوند نتوانند
شغلی دست و پا کنند و نظام آموزشی درست عمل میکند.
برخی
اعتقاد دارند نظام آموزشی ایران تنها بر پایه حفظیات و ارائه دروس کم
کاربرد بنا شده و افراد یاد میگیرند تا از دوره دبستان نسبت به حفظ و
ارائه دروس اقدام و در نهایت مدرک تحصیلی دریافت نمایند. بنابراین در این
وضعیت آنها متقاضی شغل میشوند اما بازار کار و کارفرما دانستهها و داشتههای آنها را نمیپسندد و بسیاری از صاحبان سرمایه معتقدند افراد با مدارک
بالای تحصیلی حتی از انجام ابتداییترین امور شغلی نیز عاجز میمانند.
دلایل ناکامی فارغالتحصیلان در کار
بنابراین
امروز دیگر وقت آن رسیده که اولا ارتباط بین اقتصاد و آموزش در ایران
برقرار شده و سیستم آموزشی کشور برای تامین نیازهای روز اقتصاد و بازار کار
کشور نیرو تربیت کند. دیگر زمان صدور هزاران مدرک دانشگاهی بی ارزش و بدون
ارتباط با بازار کار سپری شده و این مسائل در بسیاری از کشورهای پیشرفته
دنیا حل شده است.
سالها هدررفت هزاران
میلیارد سرمایه گذاری کشور و خانوادهها برای تحصیلات تئوریک بس است و
بهتر است همگی یاد بگیریم که به آموزشهای جدیدی نیازمندیم. متاسفانه طی
دههها افراد از طریق گذراندن دروس دانشگاهی مدارکی را دریافت کردند و از
دانستی ها، تخصص و مهارت تنها به دریافت گواهینامه رانندگی بسنده کرده اند.
در چنین شرایطی نمیتوان انتظار شغل آنچنانی هم داشت.
اگر
تیمی ورزشی برای حضور در مسابقات تمرین کافی نداشته باشد و از آمادگی لازم
برخوردار نباشد قطعا شکست خواهد خورد؛ بنابراین چگونه فکر میکنیم تنها با
داشتن یک مدرک دانشگاهی و گواهینامه رانندگی باید در مشاغل بالا و مدیریت
قرار بگیریم، هر چند این دیدگاه نفی کننده مسئولیتها و کم کاریهای سیستم
آموزشی کشور در قبال تربیت نیروی کار نیست و تمامی این ضعفها باعث انباشت
بیکاری در کشور شده در حالی که برخی بنگاهها آماده جذب نیروی کار توانمند،
متخصص و صاحب مهارت هستند.
اینکه
سیستم آموزشی کشور نیز در طول سالها تحصیل افراد به آنها میآموزد تنها
پشت میزنشینی و در اختیار گرفتن یک صندلی شغلی میتواند آینده خود را تضمین
کند و دیگر لازم نیست افراد به مشاغل بی شمار موجود کشور حتی فکر هم
بکنند، باعث شده تا تقریبا همه جوانان بسیاری از مشاغل را اساسا کار در شان
خود ندانند، برخی مشاغل برای آنها تمسخر آمیز باشد و همگی آنها تقریبا
لیستهای مشابهی برای جستجوی شغل داشته باشند.
شاید
برخی بگویند اینگونه نیست و آنها حاضرند به دلیل بیکاری هر نوع شغلی را
بپذیرند ولی بحث بر سر این است که دیدگاه دستیابی به مشاغل با عناوین بزرگ،
مدیریتی، پشت میزنشینی و غیرفیزیکی امروز جزو انتخابهای اول بیش از ۹۰
درصد جویندگان شغل است و این فرهنگ باید از دوران کودکی تغییر کند و هیچ
نظامی امکان آن را ندارد، جز سیستم آموزشی کشور. دستکم افراد مجبور شوند در
دوران مدرسه تا رسیدن به دیپلم، یکی از مشاغل موجود در جامعه را تمرین و
در آن بخش هم دیپلم دریافت کنند.
نظام آموزشی کشور کارمندپرور است
مجید
طهرانیان با بیان اینکه در روزهای گذشته اعضای کمیسیون آموزش مجلس بازدیدی
از یکی از مراکز فنی و حرفه ای خراسان رضوی داشته اند گفت: در انجا
دانشجویانی برای کسب مهارت آمده بودند که بیان میکردند آموزشهای تئوریک
دانشگاهی کاربرد لازم برای اشتغال در بازار کار را ندارد و افراد مجبور شده
اند به سمت مهارت آموزی رو بیاورند.
مدیرکل
آموزش فنی و حرفهای استان تهران اظهارداشت: متاسفانه در حال حاضر نظام
آموزشی کشور کارمند پرور و مسئول پرور است و افراد به بازار کار میآیند تا
پشت میز بنشینند و بیشترین مهارتی که در نظام آموزشی ارائه میشود این است
که افراد یاد بگیرند پشت میز بنشینند.
طهرانیان
ادامه داد: متاسفانه در شرایط فعلی افراد فارغ التحصیل دانشگاهی کشور به
دنبال یک میز هستند و در ادارات به دنبال کار میگردند. تاکنون فرهنگ مهارت
آموزی در جامعه جا نیفتاده و نظام آموزشی بر مبنای کارآفرینی نیست ولی
قرار است اتفاقات خوبی در آموزش و پرورش رو دهد.
وی
تاکید کرد: با تلاشهای صورت گرفته قرار است کارآفرینی وارد مقطع تحصیلی
متوسطه شده و با تفاهم وزارت کار و آموزش و پرورش سعی میکنیم تا مهارت
آموزی به دوره دبستان برسد و بزودی آموزش هایی که برای افراد بالای ۱۲ سال
تاکنون ارائه میشد، از این پس برای افراد در سنین کمتر نیز در قالب آموزشهای مهارت شغلی ارائه خواهد شد.
این
مقام مسئول در وزارت کار افزود: البته این تغییر سیستم نیازمند تدوین
استانداردهای جدید است تا ما بتوانیم بچهها را با مشاغل گوناگون آشنا
کنیم. طبق تصمیم اتخاذ شده در شورای عالی آموزش و پرورش قرار است دانش
اموزان مقطع متوسطه یک دوره ۱۸۰ تا ۲۴۰ ساعته مهارتی را فرا بگیرند و در
این زمینه حتما باید دیپلم دریافت کنند.
مشاغل پُرطرفدار کدامند؟
به
گفته طهرانیان، هم اکنون در تهران ۵۰۰ رشته شغلی آموزش داده میشود که از
خیاطی شروع میشود تا صنایع دستی، آشپزی، شیرینی پزی، IT و رشتههای سنگین
صنعتی. قرار است از این پس آموزشها بر مبنای تقاضا محوری پیش برود و بازار
کار و صنایع نیازهای هر سال را اعلام کنند.
مدیرکل
آموزش فنی و حرفه ای استان تهران با اشاره به اینکه دریافت آموزش در برخی
مشاغل مانند تعمیرات دستگاههای الکترونیکی و موبایل شدیدا مورد استقبال
کارجویان قرار گرفته است، گفت: افراد آموزش دیده در این بخشها حتما پس از
مهارت آموزی وارد بازار کار میشوند.
وی
تصریح کرد: بر پایه آمارهای موجود در حال حاضر علاوه بر رشته تعمیرات
سیستمهای الکترونیکی، رشته مراقبت و زیبایی (آرایش) هم تقاضای بالایی
دارد. علاوه بر آن در رشتههای طراحی دوخت و لباس نیز بازار کار خوبی
داریم.
این مقام مسئول در وزارت کار
ادامه داد: همچنین اشتغال در صنایع غذایی، آشپزی، شیرینی پزی و گردشگری نیز
تقاضاهای بسیار زیادی برای دریافت مهارتهای شغلی دارند. تفاهم نامه ای
نیز با آموزش و پرورش داریم تا در تابستان بتوانیم آموزشهای کوتاه مدت
مهارت آموزی به افراد ارائه نماییم.
طهرانیان
معتقد است فرد دیپلمه ای که در یک دوره ۴ ماهه آموزش تعمیر موبایل و یا یک
دوره ۳ ماهه آموزش تعمیر ماشین لباسشویی حضور یافته و مهارت دارد با فردی
که تنها یک مدرک دیپلم دریافت کرده متفاوت است به نحوی که فرد اولی میتواند مخارج و معیشت خود را از طریق مهارتی که دارد تامین نماید. همچنین
زمینههای بهتری نیز برای اینگونه افراد جهت کار وجود دارد.