یکشنبه ۲ دی سال ۱۴۰۳

رشد ٢٢ درصدی سالخوردگی در ٤٥ سال اخیر

ایران درحال پیر شدن است. تعداد سالمندان تا چند دهه دیگر به اندازه‌ای می‌رسد که دیگر دوره سالمندی را رد کرده و به فوق سالمندی می‌رسد. گفته می‌شود بالاترین سرعت موج سالمندی به ایران اختصاص دارد،  همین حالا هم با سهم ٨,٢‌درصدی جمعیت سالمندی در کشور،  ایران وارد مرحله سالمندی شده،  عددی که گفته می‌شود تا سه دهه دیگر  به ٢١‌درصد می‌رسد. همه از این تعداد سالمند  هراسان شده‌اند و نگران وضعیتی هستند که قرار است پیش آید. همین دو، سه هفته پیش بود که وزیر بهداشت هم نسبت به وضعیتی که قرار است در سه دهه آینده گریبان کشور را بگیرد،  هشدار داد. حالا با وجود تمام این هشدارها و نگرانی‌ها،  رئیس اداره سالمندان دفتر سلامت خانواده،  جمعیت و مدارس وزارت بهداشت معتقد است که سالمندی در ایران نتیجه افزایش سن امید به زندگی است و نباید نگران‌کننده باشد. مهین‌سادات عظیمی در گفت‌وگو با «شهروند» توضیحات بیشتری درباره میزان آمادگی کشور برای ورود به دوره سالمندی می‌دهد.
 همین چند وقت پیش بود که وزیر بهداشت نسبت به سالمند شدن جمعیت کشور اعلام نگرانی کرد و حتی گفت که تا سه دهه آینده، تعداد سالمندان  دو برابر می‌شود. این تنها نگرانی وزیر بهداشت نیست. خیلی‌های دیگر هم نسبت به این موضوع واکنش‌هایی نشان داده‌اند. بررسی‌های شما در اداره سالمندان وزارت بهداشت چه وضعیتی از ورود به دوره پیری را نشان می‌دهد؟
اینکه گفته می‌شود ما با سالخوردگی جمعیت مواجه هستیم،  خبر خوبی است چرا که نشان می‌دهد طول عمر ایرانیان زیاد شده است. این دستاورد مثبتی است و نشان می‌دهد تلاش‌های ما برای کاهش مرگ‌ومیرها نتیجه داده است. ما هم مثل خیلی از کشورهای دنیا درحال رفتن به سمت سالخوردگی هستیم. اما آنچه در این میان اهمیت پیدا می‌کند،  برآورده کردن نیازهای سالمندان است؛ نیازهایی که چندبخشی است. ما در بحث سلامت سالمندان با حمایت‌های روانی، اجتماعی و معنوی مواجه هستیم و باید در تمامی بخش‌های توسعه وارد عمل شویم.
 برای این کار اقدامی هم کرده‌اید؟ قرار بود سند ملی سالمندان اجرا شود، این سند به کجا رسید؟
بله، یکی از اولویت‌های ما هم پیگیری سند ملی سالمندان است.  این سند نوشته شده و سازمان‌های درگیر آن ازجمله وزارت بهداشت،  وزارت کار، سازمان بهزیستی و ... هم وارد کار شده‌اند. پیش‌نویس این سند به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی داده شده و قرار است برای ریاست‌جمهوری فرستاده شود. با تصویب این سند، تمام موازی‌کاری‌ها از میان می‌رود و همه سازمان‌ها براساس یک روش و اصول یکسانی برای سالمندان برنامه‌ریزی می‌کنند.
 در بخش بهداشت و درمان سالمندان هم فکری شده است؟
بله، ما در همین ارتباط در نظر داریم تا طب سالمندی را گسترش دهیم.  امسال هم نخستین گروه از پزشکان با این تخصص فارغ‌التحصیل می‌شوند.  این افراد هم‌اکنون رزیدنت دانشگاه علوم پزشکی ایران و تهران هستند. البته تعدادشان زیاد نیست؛  سه پزشک هستند که به‌طور قطع به‌نسبت جمعیت سالمندی خیلی کم هستند.
 این تعداد پزشک با میزان رشد سالمندان
در کشور،  هیچ همخوانی ندارد.
درست است، البته همین تعداد پزشک هم با مشکلات زیادی مواجه بودند، چرا که طب سالمندی  رشته جدیدی بود. از همه اینها مهم‌تر این است که ما به سرعت درحال سالمند شدن هستیم و باید سریع هم برنامه‌ریزی کنیم.
 وضع ما در مقایسه با کشورهای دیگر چطور است؟
بررسی‌هایی شده بود که نشان می‌دهد ما نسبت به سایر کشورها از سرعت بالاتری در سالمند شدن برخورداریم.
مشخص شده که دوسوم سالمندان در کشورهای توسعه‌یافته قرار دارند. ما زمانی که خودمان را با کشورهای منطقه مقایسه می‌کنیم، معلوم می‌شود که درصد سالمندی در ایران بالاتر از آن کشورهاست. این هم به دلیل این است که امید به زندگی افزایش پیدا کرده و بهداشت و درمان رشد داشته است.
 حالا با این وضع باید نگران بود؟
به‌هرحال هشت‌درصد جمعیت کشور  سالمند هستند. ما باید نگران برنامه‌ریزی باشیم.
 مشخص است که هر سال چه تعداد به جمعیت سالمند اضافه می‌شود؟
سرشماری‌ها هر پنج‌سال یک‌بار انجام می‌شود. باید منتظر سرشماری جدید باشیم. این را هم مرکز آمار باید اعلام کند. براساس سرشماری سال ٩٠ که از سوی مرکز آمار ایران به‌عنوان آخرین سرشماری اعلام شد،  با ٧٥‌میلیون نفر جمعیت،  تعداد افراد ٦٠‌سال به بالا،  ٦‌میلیون و ١٥٩‌هزار نفر  و افراد ٨٠‌سال به بالا،  ٩١٩‌هزار و ٥٣٩ نفر بود. در همان سال اعلام شد که شاخص سالخوردگی یا همان پیری جمعیت ٣٥,٢ است. همه اینها درحالی است که براساس سرشماری سال ٤٥ به‌عنوان رسمی‌ترین سرشماری، با ٢٥‌میلیون نفر جمعیت،  تعداد افراد ٦٠ ساله و بالاتر،  یک‌میلیون و ٦٣٨‌هزار نفر و افراد ٨٠‌سال به بالا،  ١٨٣‌هزار نفر بود. در آن سال، شاخص سالخوردگی هم ١٣.٨ بود که نشان می‌دهد میزان سالخوردگی در ٤٥سال،  ٢٢‌درصد افزایش داشته است.
 این آمارها چه چیزی را نشان می‌دهد؟
آماری که در سال ٩٠ به دست آمد، کاملا از سوی ما پیش‌بینی شده بود. ما انتظار داشتیم که تعداد سالمندانمان به این تعداد برسد.
 شما اشاره کردید که میزان سالمندی سال ٩٠ هم از طرف شما پیش‌بینی شده بود،  اما آیا شما برای ورود به آن دوره برنامه‌ریزی کرده بودید؟
آن زمان، مسائل دیگری در اولویت بود و سرعت اجرای برنامه‌های مرتبط با سالمندی آن‌طور که باید نبود.
 براساس همان سرشماری، توزیع جنسیتی سالمندان چقدر است؟
میزان سالمندی در میان زنان و مردان یکسان است،  اما در بخش شهر و روستا  متفاوت می‌شود. یعنی درحال حاضر،  یک‌سوم سالمندان روستایی و دوسوم شهری هستند.  مشکلی که در ارتباط با سالمندی وجود دارد،  توسعه شهرنشینی است. آمارها نشان می‌دهد که درصد سالمندی در روستاها بالاست،  دلیل آن هم مهاجرت جوانان به شهرهاست.  همه اینها درحالی است که خدمت‌رسانی به سالمندان در شهرها سخت‌تر از روستاست، چرا که در روستا دسترسی به افراد راحت‌تر است و بهورز تمامی اهالی را می‌شناسد.  در شهرها این‌گونه نیست؛ هرچند که در قالب طرح تحول نظام سلامت قرار است دسترسی به این افراد هم راحت شود.
 شیوع بیماری‌های غیرواگیر موضوعی است که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در ارتباط با مسأله سالمندی، این بیماری‌ها شدت بیشتری پیدا می‌کنند، چرا که این افراد بیشتر در معرض این بیماری‌ها قرار می‌گیرند.  آمارهای شما چه وضعیتی را درباره سلامتی سالمندان نشان می‌دهد؟
با افزایش سن،  میزان شیوع بیماری‌های غیرواگیر در میان سالمندان هم افزایش پیدا می‌کند. فشارخون،  دیابت،  اختلال در میزان چربی خون و  سرطان‌ها از عمده‌ترین این بیماری‌ها هستند؛  حالا هم این بیماری‌ها درحال غربالگری است تا بار آنها کاهش یابد. ما در همین زمینه هم آموزش شیوه زندگی سالم را برای سالمندان داریم تا از ابتلا به بیماری‌ها جلوگیری شود. پیری اجتناب‌ناپذیر است اما بسیاری از مشکلات و بیماری‌های سالخوردگی با اصلاح شیوه زندگی قابل پیشگیری است.
 حالا با همه این توضیحاتی که دادید، وزارت بهداشت و به‌طورکلی کشور چقدر آمادگی ورود به دوره سالمندی را دارد؟
ما آمادگی داریم اما باید سخت کار کنیم. اتفاقی که در اجرای طرح تحول نظام سلامت افتاده این است که ارایه خدمات فعال درمانی و بهداشتی در مناطق روستایی و شهری افزایش پیدا کند.
 از نظر مالی چطور؟ چقدر این بخش حمایت می‌شود؟
اعتبارات بخش بهداشت زیاد نیست. بیشترین هزینه‌ها در سالمندی با درمان ارتباط دارد، چرا که در آن سن دیگر بیماری‌ها ایجاد شده است و باید در زمینه درمان بیماری‌ها و توانبخشی بیماران هزینه کرد.
 متناسب با پیش‌بینی‌هایی که کرده بودید، آمادگی ورود به این دوره را هم داشتید؟
ببینید در ارتباط با این موضوع،  مسأله‌ای که بیش از همه خود را نشان می‌دهد این است که سالمندان نیاز به خدمات درمانی بیشتری دارند. این موضوع به‌ویژه برای افراد ٨٠‌سال به بالا، جدی‌تر است. همه اینها درحالی است که هزینه‌ها در این بخش هم سنگین‌تر می‌شود.   
 حالا با توضیحاتی که دادید ما تا چه زمانی با روند افزایشی جمعیت سالمند  مواجه هستیم؟
روند افزایش جمعیت سالمند برگشت‌پذیر نیست، یعنی این‌طور نیست که این زیاد شدن جمعیت سالمند در آینده کم یا متوقف شود چون همان‌طور که گفته شد با بهبود وضع بهداشتی، درمانی طول عمر هر سال افزایش پیدا می‌کند پس روزبه‌روز درصد جمعیت سالمند بیشتر می‌شود. این افزایش جمعیت سالمند همراه با افزایش  سالمندان پیرتری خواهد بود. مثلا اگر الان بیشتر جمعیت سالمند ما ٦٠ تا ٨٠ ساله هستند در سال‌های آینده سالمندان ٩٠ تا ١٠٠ ساله را بیشتر خواهیم داشت.
 شما به سرشماری مرکز آمار ایران اشاره کردید، اما خود وزارت بهداشت تاکنون تحقیقی در ارتباط با سالمندان انجام داده است؟
بله، ما در سال ٩٠  در پنج استان  البرز،  خراسان شمالی،  آذربایجان شرقی، خوزستان و سیستان‌وبلوچستان از یک‌هزار و ٣٦٠ نفر بررسی تحت عنوان سیمای سلامت سالمندان انجام دادیم که آمار جالب توجهی به دست ما داد. در این پرسشنامه مشخص شد که ٦٤‌درصد از سالمندان مورد سوال،  برای انجام فعالیت‌های متوسط محدودیت داشتند، بیش از نیمی درد جسمانی داشتند و ٤٠‌درصد هم به همین دلیل در انجام فعالیت‌های معمولی اختلال داشتند. ٤٥‌درصد از آنها دچار بی‌خوابی یا کم‌خوابی بودند،  ١١ تا ٢٢‌درصد دچار نوعی از بی‌اختیاری ادرار یا مدفوع بودند و ١٩,٨‌درصد دارای افت فشار خون وضعیتی و حدود یک‌سوم پاسخگویان فشار خون و چربی خون بالا داشتند، ١٥.٤‌درصد هم فراموشی و اختلال حافظه را در یک‌سال گذشته تجربه کرده بودند. حدود ٦٠‌درصد آنها مشکل دهان و دندان داشتند،  ٩٠‌درصد از دندان‌های مصنوعی کامل یا پروتز استفاده می‌کردند، با این حال حدود نیمی به دلیل استفاده از دندان مصنوعی در غذا خوردن مشکل داشتند. ٣١.٥‌درصد مشکل شنوایی داشتند و این درحالی بود که ٥٤‌درصد استفاده‌کنندگان از سمعک هم شنوایی خوبی نداشتند،  ١٠.٥‌درصد از افرادی که از سمعک استفاده نمی‌کردند،  نیاز به سمعک داشتند. ٥٤‌درصد مشکل بینایی داشتند ولی تنها ٤٢‌درصد از عینک استفاده می‌کردند. حدود نیمی از سالمندان نیاز به خدمات پزشکی و پرستاری در یک‌سال گذشته در منزل داشتند و حدود ٢٠‌درصد آنها نیازمند خدمات مراقبتی بودند. همچنین همین بررسی نشان داد که حدود ٤٢‌درصد از آنها اضطراب داشتند،  ١٨‌درصد از زندگی رضایت نداشتند،  ١٦‌درصد احساس پوچی و بی‌هدفی در زندگی می‌کردند،  ٣٤‌درصد احساس کسالت و بی‌حوصلگی در اغلب اوقات داشتند،  ٣٨‌درصد روحیه خوبی نداشتند،  ٥٣‌درصد احساس شادی نداشتند،  همچنین در مورد شاخص‌های مربوط به ارایه خدمات سلامتی و اجتماعی مشکلات قابل توجهی مشاهده شد، ازجمله این‌که ٧٠‌درصد سالمندان فاقد بیمه تکمیلی برای خدمات بستری و غیربستری بودند. براساس اظهارات پاسخگویان،  هشت‌درصد آنها سیگار مصرف می‌کردند و ١١‌درصد هم سوء مصرف مواد دیگر داشتند، همچنین مشخص شد که از این تعداد حدود ٧٠‌درصد بی‌سواد بودند و تنها دو‌درصد تحصیلات دانشگاهی داشتند.

پیام یا سوال خود را برایمان بفرستید

پر کردن فیلد های ستاره دار الزامی می باشد.*

*