حمیدرضا عسگری
«سلامت
روانی عبارت است از کیفیت زندگی یک فرد که میتواند تواناییهای خود را
شناسایی کند و با استرسهای روزمره به راحتی کنار بیاید. یک فرد سالم از
لحاظ روانی باید بتواند به راحتی کار کند و با جامعه در مشارکت باشد».
احسـاس غمگینی و خلق منفی بصـورت گاه بـه گاه
در زندگی،امری طبیعی است. غمگینی واکنش طبیعی نسبت به مشکلات، موانع،
فقدانها و شکسـتهای زندگی است. همه ما گاهی چنین مسایلی را تجربه میکنیم
و غمگین و بی حوصله میشویم، اما اگر این حالتها به مدت طولانی باقی
بماند ما را درخود فرو میبرد و ممکن است دچار افسردگی شـویم. بنابراین
افسـردگی فراتر از یک غمگین بودن ساده است. فرد افسـرده علاوه بر غمگینی،
احساسـاتی چون خلاء، پوچی، بی تفاوتی، پرخاشـگری، بی قراری، بی ارزشی،
ناتوانی و ناامیدی را تجربه میکند.
اختلالات روانی دلایل و انواع گوناگونی دارد.
همانطورکه نمیتوان تمام بیماریهای جسمانی را درکنار هم قرار داد وبررسی
کرد، مشکلات و بیماریهای روانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما عمده
اختلالات روانی برگرفته از اضطرابها و استرسهای گوناگون میباشند. مواجهه
افراد با مشکلات عاطفی، هیجانی، تعامل با دیگران، روابط خانوادگی، نداشتن
جایگاه اجتماعی، فشارهای اقتصادی ومعیشتی و... ازجمله عوامل استرسزا و
اضطراب آفرین میباشند که سهم بسزایی در افسردگی و تزلزل روانی افراد دارد.
اما امروزاکثر افراد جامعه به سبب مشکلات
اجتماعی و معضلات اقتصادی، اغلب دچار بیماریهای روانی میشوند. عدم
توانایی در فراهم ساختن نیازها و خواستههای شخصی و دیگراعضای خانواده،
سرخوردگی از مقایسه وضعیت خود با دیگر اقشار جامعه، نداشتن کارو درآمد
اقتصادی مناسب، نداشتن امنیت فکری در زمینه تهیه مایحتاج اولیه زندگی همچون
مسکن، ناامیدی نسبت به آینده و بسیاری دیگر از این دست مشکلات موجب شده تا
تعداد پنهان بیماران روانی در کشورما رو به افزایش باشند.
اما مهم اینجاست که آثار و تبعات این
بیماریهای پنهان، خود را به طور علنی در لایههای مختلف جامعه نشان خواهد
داد. بروز رخوت و کسالت درامورات اجتماعی از بارزترین آثار بیماری روانی
درجامعه میباشد. افراد به سبب سرخوردگی از زندگی فعلی هیچ تمایلی برای
قرار گرفتن در هدفگذاریها وبرنامههای کلان اجتماعی را نخواهند داشت. عدم
اشتیاق به آیندهای روشن موجب منزوی شدن و تجرد افراد درجامعه میگردد و
آمار ازدواج به شدت کاهش خواهد یافت. احساس شکست و عدم اعتماد به
نفس،انگیزه گرایش افراد به خودکشی را جهت رهایی ازمشکلات افزایش خواهد داد.
درحالت افسردگی و اختلالات روانی پنهان زمینه
برای تمایل افراد به مواد مخدر دوچندان خواهد شد. به هنگام تزلزل روانی
فرد برای رهایی از معضلات به پاک کردن صورت مسئله میپردازد و امکان دست
زدن به بزههای مختلف همچون دزدی و قتل را در وجود خود قابل دسترس مییابد .
از این دست معضلات و تبعاتی که بیماران روانی
درجامعه با آن دست به گریبان هستند، بسیار است. اما مسلماً در زمینه درمان
این بیماران باید از سوی نهادهای آموزشی و بهداشتی برنامه هایی مدون و
کارشناسی شده در دستور کار قرار گیرد تا این معضل اجتماعی از وضعیت پنهان
بودن خارج شده و درمان بیماران روانی به صورت اصولی انجام پذیرد.
بعد از تحریر...
بدون رودربایستی همه ما میدانیم که مشکلات
اقتصادی و معیشتی که درحال حاضر جامعه ما دچار آن شده علت و ریشه اصلی
تمامی معضلات اجتماعی است. مردم ما امروز درتکاپوی "نان" هستند و دغدغه
معاش دارند، مسلماً با برداشته شدن باری از دوش این ملت شاهد کاهش اختلالات
و بیماریهای روانی نیز خواهیم بود.