امیر مرادعلی فعال فرهنگی
هرگاه صحبت از کار خیر و فرد خیر میشود ناخودآگاه ذهن و فکر ما به سمت
کسانی میرود که یا بنایی را تحت عناوینی همچون مدرسه و بیمارستان احداث
کردهاند یا کسانی که جهت امداد و مددرسانی به عضویت سازمانی مردمنهاد
درآمدند یا شاید بهصورت خودجوش به سالمندان و معلولان جهت رفع و رجوع
اموراتشان خدمت میکنند. اما این روزها معنای کار خیر کمی وسیعتر شده و
محصور در خدمات امدادی نمیشود، به همین نسبت نوع و تیپ خیرین هم متمایز از
مدلهای کلیشهای و سنتیاش شده است، حتی تعریف سنی خیرین نیز امروزه
دگرگونشده و هر کس با هر عنوان میتواند به نوبه خود فعلی را در مسیر
انفاق و خیر انجام دهد. امروزه با در کنار هم قرار گرفتن بازاریها و
حاجخانمهای خیر بههمراه طلاب و دانشجویان میتوانیم شاهد انواع
فعالیتهای انساندوستانه باشیم. ولی در این میان طیف تحصیلکرده و اندیشمند
متشکل از همان طلاب و دانشجویان با انجام کارهای خیری نظیر برگزاری کلاسها
وگعدههای آموزشی از پیشگامان ارایه خدمات خداپسندانه خاص و مدرن هستند.
کسانی که دانش خود را وقف میکنند و با علمشان زکات میدهند. دانشجویانی
که بهصورت خودجوش در حواشی شهر به دنبال دانشآموزان کمبضاعت یا کمتوان
تحصیلی میگردند تا با تدریس به آنان باعث پیشرفت تحصیلیشان شوند، یا طلبه
و روحانیای که با شنیدن و مطلع شدن از عقاید مسموم یک عده جوان ناآگاه،
حاضر به صرف وقت برای آنان میشود، تا هم گامی در جهت هدایت عمومی جامعه
برداشته باشد و رسالت خود را دنبال کند و در عین حال، امری خیر را بهعنوان
یک فرد خیر به سر منزل مقصود رساند.
عمدهترین تفاوت این جنس خیرین با سایر آنها، بردباری در حصول نتیجه عمل
خیرشان است، زیرا اینگونه خدمات مستلزم مرور زمان است تا بازخورد مثبت خود
را نمایان کند و انجام خدمات اجتماعی پیشگیرانه نیازمند سپریشدن زمانی
است تا در یک فرآیند خدماتی، نتیجه کار مشخص شود. آنهم نه در زمان کاملا
معین، بلکه در بستری از زمان. این مسأله مکمل مدل و شیوه احسان سنتی است که
در آن فرد خیر عمدتا کار خیر را در کمک نقدی و مادی به قشر خاصی همچون
ایتام و زنان سرپرست خانوار تعریف میکرده و به حصول نتیجه آنی و فیالمجلس
نظر داشتند. بدیهی است که اشاعه این امر پسندیده مستلزم فرهنگسازی
نهادهای ذیربط است که با فراهمسازی زیرساختها، موجب تسهیل آن شوند. امید
است مسئولان از این پتانسیل بالقوه مردمی که با روحیه داوطلبانه آماده خدمت
به جامعه است، در جهت مثبت برای اثربخشی در آنچه از اکسیژن هم واجبتر است
-فرهنگ- قدم بردارند. مساجد، فرهنگسراها، مجموعههای ورزشی و فرهنگی و هر
جمع نوع دوستی که علاقهمند هستند ارتقا و پیشرفت نسلهای آینده را شاهد
باشند، میتوانند پیشگامان فرهنگسازی برای گسترش این مدل از نیکاندیشی و
نیکوکاری باشند.