بازار کار ایران بیش از ۲۱ میلیون شاغل دارد و این جمعیت میلیونی از این
بازار بزرگ ارتزاق میکنند. هرچند کارشناسان میگویند این بازار در حد و
اندازه توان و ظرفیت اقتصاد ایران نیست و باید دستکم ۱۰ میلیون نفر دیگر
بتوانند از آن کسب روزی کنند اما در حال حاضر این بازار حتی توان اداره و
نگهداری همین ۲۱ میلیون شاغل را هم ندارد.
برخی فشار میآورند و میخواهند به این بازار وارد شوند و از سوی دیگر،
عده ای نیز از بازار کار خارج شده و بیکار میشوند. برخی درآمدهای کلان و
بی دردسری دارند و بعضی هم هرچه تلاش میکنند در جا میزنند و از عهده
مخارج خود هم بر نمیآیند. کارشناسان میگویند ذات بازار کار و اقتصاد بی
رحم است و هر کسی نتواند گلیمش را آب بکشد، قطعا زیر دست و پا خواهد ماند.
روایت این روزهای بازار کار و اقتصاد ایران اینگونه است که باید در یک
مسابقه دو استقامت با حضور میلیونها نفر حضور یافت و هرچه در چنته دارید،
رو کنید تا دستکم بتوانید روزی خود را از بازار بگیرید. نمونه کوچک بازار
کار ایران در همین بازار تهران قابل مشاهده است که از اول روز تا شب افراد
زیادی در جنب و جوش هستند تا بار خود را به مقصد برسانند و از این خوان
نعمت بهره مند شوند.
مسابقه کسب روزی در اقتصاد ایران
براساس آمارهای موجود، جمعیت شاغل در بازار کار ایران در سال ۹۲ دقیقا
۲۱ میلیون و ۳۴۶ هزار و ۱۷۹ نفر بوده که این تعداد در سال گذشته به ۲۱
میلیون و ۳۰۴ هزار و ۳۰۳ نفر کاهش یافت. با این حال، همه این شاغلان از یک
شرایط کاری برخوردار نیستند و برخی با روزانه ۲ تا ۲.۵ ساعت کار پول در میآورند و برخی نیز بیشتر از ۸ ساعت در هر روز کار میکنند و بدون اضافه کاری
به خانه نمیروند.
دقیقا مشخص نیست چگونه برخی میتوانند با روزی ۲ ساعت کار تامین باشند و
برخی هم با ۳ برابر کار بیشتر از آنها در تامین مخارج خود بمانند؟ البته
برخی گروهها که برای همه نیز شناخته شده است، قطعا به دلیل توانمندی،
تخصص، مهارت و جایگاه خود روزانه ساعات کاری کمتری دارند و اتفاقا درآمد
خوبی نیز کسب میکنند که از این گروه میتوان به وکلا و پزشکان جراح و
متخصص اشاره کرد که البته ممکن است بسیاری از آنها حتی هفته ای یک ساعت کار
هم نداشته باشند.
اتفاقا این دو گروه همواره در سالهای اخیر مورد مثال مرکز آمار ایران
نیز بوده و هرگاه درباره چگونگی امکان تامین زندگی فردی با یک ساعت کار در
روز مورد پرسش قرار گرفته اند، وکلا و پزشکان را مثال زده اند. با این وجود
کارشناسان بازار کار میگویند نمیتوان جامعه کوچکی از وکلا و پزشکان و
امکان درآمد آنها را به کل جامعه تعمیم داد و گفت همه میتوانند در هر رده
شغلی با یک ساعت کار در هفته تامین باشند.
بنابراین این گروهها و نظایر آن هدف این گزارش نیست، چرا که آنها نسبت
به تخصص و توانمندی کسب شده خود پول در میآورند و از نگاه جامعه کار کردن
روزی ۲ ساعت و یا هفته ای گروه هایی از این دست اساسا موضوع عجیب و بدی هم
نیست. تاکید این است که برخی گروهها از روشهایی دیگر و ناپیدا امکان کسب
درآمد و بهره مندی از بازار کار را پیدا کرده اند که احتمالا از شیوههای ناعادلانه پیش رفته است.
فرصتهایی برای سوءاستفاده از بازار کار
دلالی، واسطه گری در بازارهای ارز، سکه، مسکن، فرصت طلبی و قرار داشتن
در معرض استفاده از رانتهای اطلاعاتی و اقتصادی و نظایر آن مانند چیزی که
در سالهای گذشته اتفاق افتاد از جمله اهداف این گزارش است. دقیقا از نتیجه
فعالیت چنین گروه هایی است که مقامات دولتی میگویند بیش از ۴۰ درصد
فعالیتهای اقتصادی کشور قابل ردیابی و شناسایی نیست و این گروهها با وجود
پولی که در میآورند حتی مالیات هم نمیپردازند.
البته منظور این نیست که فعالیت گروههای اینچنینی تنها در اقتصاد و
بازار کار ایران است و در هیچ جای دنیا نمیتوان مانند آن را یافت اما
نگاهی به ترکیب بازار فعلی کار ایران نشان میدهد بیش از ۲ میلیون نفر هرچه
تلاش میکنند حتی کسی به آنها اجازه ابراز وجود در این بازار را نیز نمیدهد و دچار بیکاری مطلق هستند.
برخی در این بخش با وجود تحصیلات عالیه با درهای بسته بازار کار مواجه
اند، همچنین ۹ میلیون نفر از شاغلان شبانه روز در حال کار و تلاش هستند و
دغدغه تامین مالی و تضمین معیشت خود را دارند و برخی نیز بالغ بر یک میلیون
و ۲۰۰ هزارنفر هم میتوانند روزی یکی دو ساعت تفریحی به این بازار وارد و
سپس خارج شوند، اما همه چیز آنها تامین باشد.
کارشناسان بازار کار میگویند اینها به عدالت اجتماعی و لزوم تلاش سیاست
گذاران و دولتها برای جلوگیری از شکاف درآمدی بین افراد جامعه بر میگردد. اینکه برخی نتوانند فرصت غارت اقتصاد کشور و ربودن فرصت دیگران را
داشته باشند و برخی نیز در عین شایستگی حتی نتوانند به عنوان یک نیروی جزء
وارد بازار کار ایران شوند.
نگاهی به جدیدترین تحلیل و آمارهایی ارائه شده از سوی وزارت کار درباره
ساعات اشتغال افراد در ایران نشان میدهد در سال ۹۲ تعداد یک میلیون و ۲۱۴
هزار و ۳۴۶ نفر و در سال گذشته نیز یک میلیون و ۲۱۶ هزار و ۷۳۲ نفر در هفته
تنها ۱۴ تا ۱۶ ساعت کار کرده اند که روزانه بین ۲ تا ۲.۵ ساعت میشود. این
گروهها قطعا با این میزان کارکرد تامین بوده و دیگر نیازی به فعالیت
بیشتر ندیده اند، در غیر این صورت در بازار کار میماندند.
اشتغال نرمال ۶.۳ میلیون نفر
در نقطه مقابل، ۴۱.۸ درصد کل جمعیت بازار کار معادل ۸.۹ میلیون نفر در
سال ۹۲ در یک هفته بیشتر از ۴۹ ساعت یعنی بیش از ۳ برابر گروه یادشده
فعالیت داشته اند. این گروه دارای اضافه کاری بوده و تلاش کرده اند بیشتر
از ۸ ساعت را در هر روز کار کنند. قطعا مسائل معیشتی و ناتوانی در تنظیم
بین مخارج و درآمدها در این گروه از شاغلان کشور وجود دارد.
به صورت کلی ۶ گروه در بازار کار ایران فعالیت دارند که ساعات کاری
مشخصی را برای حضور خود در این بازار تعیین کرده اند. علاوه بر گروههای با
ساعات کاری ۱۴ تا ۱۶ ساعت در هفته، برخی هفته ای ۱۷ تا ۲۴ ساعت، برخی ۲۵
تا ۳۲ ساعت، برخی ۳۳ تا ۴۰ ساعت و برخی هم ۴۱ تا ۴۸ ساعت در هفته کار میکنند. همانگونه که عنوان شد، گروهی نیز بالاتر از بقیه به میزان ۴۹ ساعت و
بیشتر در طول یک هفته کار میکنند.
به بیان دیگر، برخی در بازار کار ایران روزی ۲ تا ۲.۵ ساعت کار میکنند،
برخی ۲.۸ تا ۴ ساعت، بعضی گروهها روزی ۴.۱ ساعت تا ۵.۳ ساعت، گروه هایی
۵.۵ تا ۶.۶ ساعت، گروهی نیز روزانه ۶.۸ ساعت تا ۸ ساعت فعالیت دارند که
کمتر از قانون کار تا مرز قانون است و در این بین گروهی هم بیشتر از ۸ ساعت
در روز در محل کار خود باقی مانده و یا از محیطی به محیطی دیگر میروند.
حدود ۳۰ درصد کل بازار کار ایران ترجیح میدهند روزانه تنها به میزان
نهایتا ۸ ساعت قانون کار فعالیت داشته باشند که براساس آخرین آمارها تعداد
آنها دستکم ۶ میلیون و ۳۴۸ هزار نفر است. مابقی دارای ساعات کاری کمتری در
روز هستند.