سالمندی جمعیت زمانی رخ
میدهد که به تعبیری بیش از 12 درصد جمعیت بالای 60سال یا 10 درصد بیش از
65 سال سن داشته باشند.
طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390، 3/8 درصد
جمعیت کشور بالای 60سال، 7/5درصد بالای 65 سال و شاخص نسبت سالخوردگی
جمعیت 1/35 درصد است. از هماکنون ورود به مرحله سالمندی نگرانیهایی ایجاد
کرده است لذا برنامهریزی برای آینده از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ساختار سنی نامتوازنی که بسیاری از کشورها را بعد از جنگ جهانی دوم متأثر
ساخت، ابتدا بهصورت ساختار سنی جوان خود نمایی کرد بعد پنجره جمعیتی و
متعاقب آن سالمندی جمعیت، که از آن به خاکستری شدن جمعیت نیز تعبیر میشود.
در کشور ما افزایش بیسابقه موالید در دهههای پنجاه و شصت و متعاقب
آنکاهش بیسابقه موالید در دهههای بعدی، موجب بروز پدیده تورم جمعیتی شد.
همانطور که با مطالعه هرم جمعیتی مشاهده میشود این برآمدگی بیشتر در
متولدان نیمهاول دهه شصت و با تفاوت اندکی در نیمه دوم دهه پنجاه و بعد
نیمه دوم دهه شصت کاملاً مشهود است. متولدان این سه بازه پنج سال سنی، طبق
سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 یعنی افرادی که بین 20 تا 34 سال داشتهاند
32 درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص دادهاند.
سالمندی جمعیت کشور که در آیندهای نه چندان دور گریزی از آن نیست، بیشتر
تحت تأثیر ورود این گروههای سنی به سنین سالمندی است، بیسابقه و ناگهانی،
اعم از اینکه با کاهش یا افزایش موالید مواجه باشیم.
بیکاری سالمندان فردا
جمعیتی که برآمدگی هرمی سنی ایران را در پی داشته است، هماکنون در سنین
حدود 24 تا 38 سالگی قرار دارند و به نظر میرسد نرخ بیکاری این ردههای
سنی بالاتر از حد انتظار است. نکته قابل توجه که کمتر به آن توجه میشود،
نرخ مشارکت پایین این گروههای سنی است.
وقوع نسبت بالایی از جمعیت جوان و
میانسال در زمره جمعیت غیر فعال نکتهای که در صورت است بیتوجهی به آن
مطالعه نرخ بیکاری ما را از زوایای مخفی بیکاری، دور میکند. نرخ بیکاری به
تنهایی تصویر کاملی از معضلات جوانان را نشان نمیدهد. از جمله دلایلی که
افرادی بهرغم قرار داشتن در سنین جوانی، از جمعیت فعال خارج میشوند
اشتغال به تحصیل و یا دلسردی از یافتن شغل مناسب است که در مورد اول با
پدیده بیکاران با تحصیلات بالا و در مورد دوم از بیکاری معضلات کمتری ندارد
هرچند در محاسبه نرخ بیکاری لحاظ نشود (طبق تعاریف بینالمللی).
عدم اشتغال به موقع جوانان و نرخ بالای بیکاری واحتمالاً نرخ پایین مشارکت
اقتصادی، بعد از ورود ایشان به سنین سالمندی و باافزایش بار تکفل برای خود
و جامعه معضلات لاینحلی را رقم خواهد زد.
بحران کاهش موالید
پیشبینی شده بود با ورود برآمدگی هرم جمعیتی به سنین باروری، کشور شاهد
انفجار دوم جمعیتی باشد، ولی نه تنها چنین رخدادی بهوقوع نپیوست بلکه
باوجود افزایش تعداد موالید، نرخ موالید با توجه به حضورنسبت بالایی از
زنان در سنین باروری، پایینتر از حد انتظار است. در صورتی که برآمدگی هرم
جمعیتی از سنین باروری گذر کند، بحران کاهش نرخ موالید میتواند تبدیل به
معضل بزرگی شود. بررسی دلایل اجتماعی و اقتصادی کاهش میزان موالید در این
مقوله امکانپذیر نیست، ولی ذکر یک نکته لازم است و آن اینکه بالا بودن نرخ
بیکاری در سنین جوانی و میانسالی، میتواند از عوامل افزایش سن ازدواج و
بالطبع کاهش شدید موالید در آینده باشد، لذا قبل از خروج جمعیت از زمان
طلایی ازدواج و باروری، اتخاذ سیاستهای مؤثر در ایجاد اشتغال ضروری است.
جمعبندی
تئوری چرخه زندگی ناظر بر استفاده از سرمایه گردآوری شده افراد در سنین
فعالیت است که در زمان سالمندی مورد استفاده قرار میگیرد. پدیده معجزه
اقتصادی آسیای جنوب شرقی علاوه بر بهرهمندی از فرصت پنجره جمعیتی، استفاده
از سرمایه مکتسبه در زمان سالمندی است.
در صورت بیتوجهی به اشتغال جوانان و ورود جوانان امروز به سنین سالمندی،
کشور با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد. کاهش نرخ موالید نیز به بحران
سالمندی جمعیت اضافه شده و کاهش نرخ رشد جمعیت زیر صفر نیز غیرقابل اجتناب
خواهد بود. بازنشستگی و تأمین اجتماعی سالمندان آینده در گرو برنامهریزی
برای اشتغال امروز آنها است.
پیشنهاد میشود ساماندهی بازار کار و اهتمام به اشتغال جوانان به عنوان
شاه کلیدی برای استفاده از پتانسیل فعلی در جهت شکوفایی اقتصادی و همچنین
ازدواج و باروری و جلوگیری از بروز بحران در ساختار سنی جمعیت، در اولویت
سیاستگذاران و برنامهریزان قرار گیرد.